با ولایت

رهسپاریم با ولایت تا شهادت

با ولایت

رهسپاریم با ولایت تا شهادت

برخی ادعای رسیدن خدمت امام زمان را دارند



برخی ادعای رسیدن خدمت امام زمان را دارند تا بگویند نیازی به ولی فقیه نیست


به نقل از مشرق  :  آیت الله یزدی رییس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در این مصاحبه ضمن تشریح نوع رابطه حوزه های علمیه با نظام به بیان مطالبی درباره لزوم پیگیری و روشنگری طلاب در خصوص جریان انحرافی و برخی مسائل سیاسی روز پرداختند. 


در ادامه مشروح این گفتگو را که با همکاری معاونت جامعه و روحانیت جامعه مدرسین صورت گرفته می خوانید:


 در ادامه مطلب ببینید...................




برخی ادعای رسیدن خدمت امام زمان را دارند تا بگویند نیازی به ولی فقیه نیست


به نقل از مشرق  :  آیت الله یزدی رییس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در این مصاحبه ضمن تشریح نوع رابطه حوزه های غلمیه با نظام به بیان مطالبی درباره لزوم پیگیری و روشنگری طلاب در خصوص جریان انحرافی و برخی مسائل سیاسی روز پرداختند. 


در ادامه مشروح این گفتگو را که با همکاری معاونت جامعه و روحانیت جامعه مدرسین صورت گرفته می خوانید:


اگر تخلفی دیده شد نباید با سخنرانی اصل دولت و نظام را زیر سوال برد / باید ابتدا تذکر داد


- به نظر حضرتعالی سازوکار و روش های مختلف انتقاد از برخی موضوعات کشور، توسط حوزویان باید به چه صورتی باشد ؟

فرض کنید که در یکی از نهادهای وابسته به نظام و قوه مجریه مانند بانک مرکزی و وزارت اقتصاد، قانون پولی که برخلاف شرع است تصویب و به مرحله اجرا گذاشته شود. قانونی که شائبه ربا دارد. در اینجا وظیفه حوزه های علمیه چیست؟

ممکن است در این زمان از مراجع عظام تقلید یا بزرگان حوزه نسبت به چنین تخلف شرعی اطلاع پیدا کنند و برای دفاع از اسلام با علنی کردن موضوع و در قالب سخنرانی یا مصاحبه اصل دولت و نظام را زیر سوال ببرند. به نظر ما چنین روشی صحیح نیست. بلکه باید مسئول مربوطه دعوت شود و نسبت به تخلف صورت گرفته توضیح خواسته شود و تذکرات نیز به وی ابلاغ شود. چنین رویه ای سالهاست که در جامعه مدرسین دنبال می شود و نتایج بسیار خوبی نیز داشته است.

برای نمونه یکبار معاون وزیر ارشاد در همین اتاق حضور پیدا کرد و اعضای جامعه مدرسین با اسناد و مدارک مستدل نسبت به تخلفات محرزی که در مطبوعات صورت گرفته به وی تذکر دادند. جالب اینجاست که ایشان فی المجلس نسبت به غفلت یا تخلفات صورت گرفته اعتراف کرده و از سوی دیگر از بررسی ها و تحقیقات میدانی صورت گرفته توسط جامعه مدرسن تقدیر کرد.

نباید از هر تریبونی علیه مسوولا نظام سخن پراکنی کرد / نباید با اختلافات باعث تشویش اذهان عموم شد

- مواردی که بیان فرمودید در خصوص مسائلی است که دارای ضوابط مصرح قانونی و شرعی است. درباره مسائلی که با سلایق مختلف همراه است مثلا جهت گیریهای سیاسی یا فرهنگی این تعامل به چه صورتی باید باشد ؟

در مورد مسائل سیاسی و اختلاف سلایق سیاسی تعبیر بنده این است که نظام صاحب و مسئول دارد. اینکه هرکس نظر و سلیقه خود را صحیح بداند و برخی موارد را خلاف مبانی نظام بداند صحیح نیست. در چنین مواردی نیز باید با مسئولان گفت و گو کرد. راه غلط را به آنها تذکر داد. صحیح نیست که از هر تریبونی علیه مسئولان نظام سخن پراکنی کنیم چراکه این کار باعث تضعیف نظام و از بین بردن اعتماد مردم نسبت به نظام است.

در چنین مواردی مثلا امام جمعه محترم باید با مسئول مربوطه ارتباط برقرار کند و نسبت به انحرافی که احساس می کند وجود دارد با او صحبت کرده و تذکر دهد و متذکر شود که در صورت عدم اصلاح مردم را در جریان می گذارم و اگر عمل نکردید از مردم کمک می گیرم. به نظرم چنین روش موثرترین روش می تواند باشد.

خالی از لطف نیست که نمونه هائی را عرض کنم. مثلا قرار بود فروردین ماه سال جاری در شیراز جشنی برگزار شود که احساس کردیم برخلاف مبانی فرهنگی نظام و اسلام است. علیرغم اینکه همه مقدمات کار فراهم شده بود موضوع توسط دوستان پیگیری شد و در نهایت به اطلاع مقام معظم رهبری رسید و با دستور قاطع ایشان از برگزاری این جشن جلوگیری به عمل آمد.

حالا یک مجتهدی نظر خاصی دارند. خوشبختانه همه مراجع آنها بخاطر دلسوزی برای نظام است. این بزگواران نیز در صورتی که نسبت به تخلفی نظر خاصی دارند باید ابتدا موضوع را با نهادهای مربوطه در میان بگذارند، به دفتر مقام معظم رهبری منتقل کنند و همه این موارد راه های متعارفی وجود دارد. برخی موارد بخاطر اهمیت آن در جلسه حضوری مطرح می شود و برخی دیگر توسط پیام های مکتوب وشفاهی.

برای نمونه مورد جالبی را بیان می کنم. درخصوص تدریس فلسفه در حوزه های علمیه دو نظر متفاوت وجود دارد. برخی به شدت مخالف تدریس فلسفه در حوزه هستند و آن را گمراه کننده می دانند و معتقدند جز فقه و اصول نباید باشد. و برخی دیگر موافق مطالعه یا تدریس فلسفه در حوزه هستند که به نظر بنده نیز باید فلسفه وجود داشته باشد ، چرا که حوزه بدون فلسفه حوزه ناقصی است.

مقام معظم رهبری در دیداری فرمودند که با یکی از مراجع عظام تقلید در این خصوص به صورت حضوری صحبت کردیم. به ایشان عرض کردم که در خصوص تدریس فلسفه همیشه در حوزه های علمیه دو نظریه وجود دارد و حضرت عالی در مقام منع هستید. اما علت اینکه بنده از تدریس فلسفه حمایت می کنم این است که اگر فلسفه اسلامی در حوزه تعطیل شود، دیگران فلسفه های پوچ غربی را با رنگ اسلام به حوزه ها و دانشگاه ها عرضه می کنند. غیراسلام به عنوان فلسفه اسلام عرضه می شود و لازم است برای ایستادن در مقابل چنین انحرافی فلسفه اسلامی در حد نیاز در حوزه ها تدریس شود.

مقام معظم رهبری فرمودند این مرجع تقلید سکوتی اختیار کردند که حکایت از رضایت ایشان داشت. در سایر موضوعات اختلافی نیز همچون روش های تدریس در حوزه و رابطه استاد و شاگرد چنین است.

در مواردی که نص صریح وجود ندارد و مورد اختلاف بین بزرگان حوزه با مسئولان نظام است باید از راه های کاملا منطقی و معقول پیگیری شود، نه اینکه باعث تشویش اذهان مردم باشد و از هر تریبونی نسبت به تضعیف کلیت نظام اقدام شود. بنده صراحتا عرض می کنم چه اعضای محترم جامعه مدرسین و چه سایر حوزیان عزیز که به نوعی تریبونی در اختیار دارند باید توجه داشته باشند که فقط نظریه آنها قاطع و مسلم نیست. باید از طریق کاملا منطقی و از راه خودش عرضه شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد