مهمترین وظیفه مجلس طبق قانون اساسی قانونگذاری است . رای اعتماد به هیات وزیران قانونگذاری و نظارت بر عملکرد دستگاههای اجرایی مهمترین وظیفه مجلس است و با اهرمها و ابزار قانونی این نظارت تحقق عینی خواهد یافت. کمسیونهای تخصصی مجلس مهمترین مرکز بررسی لوایح و طرحهای قانونی و همچنین بررسی عملکرد وزیران و مدیران دستگاههای اجرایی است. بر این اساس هرچه عناصر کارآمد، متخصص و مجرب در مجلس حضور یابند، علاوه بر تصویب قوانین بی نقص و دارای برد موثر و تاثیر عمیق، اجرای صحیح امور در دستگاههای اجرایی و قضایی و عملکرد وزیران نیز با نظارت دقیق مجلس در مسیر صحیح هدایت خواهد شد. هنر نمایندگان این است که با ابتکار و خلاقیت و عمل به وظایف قانونی، مجلس را پویا، فعال، سرزنده و دارای نشاط و تحرک سازند مجلس محل ریل گذاری است.
ملاک های انتخاب نماینده مجلس از نگاه مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
نماینده مجلس از نگاه مقام معظم رهبری باید(مدظله العالی) اینگونه باشد:......
1)مجلس به نمایندهى فعّال که کار کند، فکر و بحث و استدلال کند و بهطور منطقى اثبات و رد کند، احتیاج دارد غیر از کفایت ذاتى و دانایىِ ذاتى، به شجاعت اخلاقى، تقواى دینى و سیاسى و عقیدهى درست هم احتیاج دارد. 26/9/1389
2)نماینده باید کارآمد هم باشدباید بهگونهاى باشند که بتوانند وظایفى را که بر عهدهشان قرار دارد، انجام دهند.24/11/1382
3)دلسوز مردم - بخصوص طبقات محروم - باشد و براى آنها کار و فکر کند.دلسوزى هم یک شرط بزرگ است. 24/11/1382
4) باید شجاع باشد. شجاعت در مقابل دشمن، شجاعت در مقابل باطل، شجاعت در پذیرش حرف حق.24/11/1382
5) نماینده باید انقلابى باشد؛ روحیه و نشاط و امید و قوّت و روحیه انقلابى در او وجود داشته باشد تا بتواند راههایى را که به نظر بنبست مىرسد، بشکافد و پیش برود.24/11/1382
6) نماینده باید خدوم، امتحان داده، با کفایت، برنامهدار، خوشنام و جوانگرا باشد و به جوانان اعتقاد داشته باشد.25/9/1382
7) نماینده باید شجاع و باشرف و امین و طرفدار ضعفا و قشر ضعیف باشد.13/11/1387
8) آدمى باشد که حتّىالمقدور با تجربه باشد. در این کارهاى بزرگ، تجربه خیلى مهمّ است. 13/11/1387
9) از هر جاى کشور که نماینده به مجلس برود، نماینده همه ایران است، نه نماینده آن محلِّ بخصوص که از آنجا انتخاب شده است. لذا باید به فکر مصالح همه کشور باشد.13/11/1387
10) کسى که مىآید به مجلس، باید با تقوا باشد. اوّلین شرط تقواست: «انّ اکرمکم عنداللَّه...». دیگر اینکه باید طرفدار محرومین باشد؛ بداند که در کشور محرومیت هست و سعى و همّت او باشد که رفع محرومیت کند. باید ضدّ فساد هم باشد و بافساد مالى و اقتصادى بهشدّت و بهجد، از بُندندان و نه به لفظ، مخالف باشد، تا با فساد مبارزه کند. البته توانمند، با اخلاص و عالِم هم باشد. 18/10/1382
11)براى نماینده، آگاهى سیاسى لازم است؛ جرأت و جسارت در برخورد با مسائل لازم است؛ آگاهى از مسائل کشور لازم است؛ آگاهى از مسائل جهان لازم است. 17/02/1371
12)نمایندهاى که انتخاب مىشود، باید دلسوز مردم باشد، صادق باشد، صمیمى باشد و بخواهد براى مردم کار کند. 7/01/1371
13)کسانى را بفرستید که فدایى اسلام باشند. بدانند که فقط اسلام درد این کشور و ملت را درمان خواهد کرد و بس. 04/01/1375
14)نماینده باید داراى فهم و درک سیاسى باشد و مسائل کشور را بفهمد؛ هم مسائل خارجى و توطئههاى دشمنان را و هم مسائل داخلى و نیازهاى مردم و اولویّتهاى کشور را. 7/01/1371
15)نماینده باید احساس دلسوزى و وجدان سیاسى داشته باشد. 7/01/1371
16)متدیّن باشد. نماینده ای متدیّن است که براى مردم کار مىکند. نیّتش را خدا ئی مىکند؛ مردم فهمیدند، فهمیدند؛ نفهمیدند، نفهمیدند. آن کس که بخواهد کار نکردهاى را به رخ مردم بکشد، متدیّن نیست. نمایندهاى که متدیّن است، براى مردم کار مىکند، جان مىکند، نفس مىزند، در تنظیم قوانین، در حفظ اکثریت مجلس و کمیسیونها و براى حضور در کمیسیونها تلاش مىکند. کسى فهمید، فهمید؛ نفهمید، نفهمید. اهمیت نمىدهد. مىخواهد کار کند. این، فایده تدیّنِ نماینده است؛ نماینده متدیّن و معتقد به انقلاب، معتقد و پایبند به اصول انقلاب. 7/01/1371
نماینده مجلس از نگاه مقام معظم رهبری(مدظله العالی) نباید اینگونه باشد:
1)آن کسى که به مجلس مىرود، یا به هر مسؤولیت دیگرى در نظام جمهورى اسلامى مىرسد، اگر فاسد، بیگانهپرست و در خدمت منافع طبقات برخوردار جامعه بود، دیگر نمىتواند نقشى را که ملت و طبقات محروم مىخواهند، ایفا کند.26/9/1382
2) اگر آن شخص انسان معاملهگر، رشوه و توصیهپذیر و مرعوبى بود؛ در مقابل تشرِ تبلیغات و سیاستهاى خارجى جا زد، دیگر نمىتواند مورد اعتماد مردم قرار گیرد و برود آنجا بنشیند و تکلیف ملک و ملت را معیّن کند. 26/9/1382
3) کسى که عملاً و صریحاً نشان داده و اثبات کرده؛ اصرار دارد که تظاهر کند با مبانى ارزشى نظام مخالف است و موافقت ندارد، نمىتواند نمایندهى مردم شود و به مجلس شوراى اسلامى که رکن نظام است، برود. 26/9/1382
4) هر گفتار و کرداری در مجلس که به فرسایش نظام و بر افروختن چالشهای جناحی بینجامد؛ همبستگی ملی را سست و دشمن را به نفوذ در صفوف ملت و مسوولان امیدوار کند؛ مردم را از کارگشایی نمایندگان خود نومید و در راست گویی آنان به تردید افکند؛ بیگمان در سمتی مخالف با وظیفه ی نمایندگی است. نماینده ی مجلس در این صورت ، وکیلی بی موکل و نشسته بر اریکه ای ناسزاوار است. 7/03/83
5) با نام لیبرالى و تحت عنوان آزادى نخواهند پایه تفکّر اسلامى را در این کشور بلرزانند و سست کنند. باید این نوع افراد به مجلس شوراى اسلامى بروند. اینها مىتوانند در مقابل دشمنان سینه سپر کنند و از شما دفاع نمایند.4/01/1375
6) بعضى تظاهر به کار مىکنند، اما کار نمىکنند. این، به درد نمىخورد.7/01/1371
7) اینطور نباشد که بدون رعایت اولویّتها، مسألهاى را مطرح کنند، شعارى بدهند و براى ملت و دولت مشکل درست کنند. 7/01/1371
8) حال اگر نمایندهاى انتخاب کردیم با این هدف که در مجلس قوانین لازم را به تصویب برساند تا مسؤولین کشور و دولت منتخبِ مردم بتوانند کار خودشان را انجام بدهند، اما بر خلاف هدف و نظر ما، از تریبون مجلس براى فحش دادن به دولت و کار شکنى علیه آن استفاده کرد، به نظر شما چگونه نمایندهاى است؟ آیا مردم چنین نمایندهاى خواستند و مىخواهند؟! آیا روح امام این را مىخواست؟!7/01/1371
9) کسانى که چوب لاى چرخ مسؤولین کشور مىگذارند، در حرف زدن تقوا را رعایت نمىکنند، پایبندى ندارند و براى اینکه چهار نفر به آنها علاقهمند و طرفدارشان شوند، هر چه به دهانشان مىآید مىگویند، شایسته آمدن به مجلس نیستند. این، همان مطلبى است که من در یک سخنرانى دیگر، از آن به «فتنهگرها» تعبیر کردم. باید فتنه گرها شناسایى شوند و مردم به آنها رأى ندهند. 7/01/1371
10) اگر کسى فاسد است - فساد مالى، یا فسادهاى گوناگون اخلاقى، یا فساد عقیدتى و سیاسى - اگر کسى فتنهگرى مىکند، نظام را تضعیف مىکند و کارایى دستگاهها را از آنها مىگیرد - به تعبیر رسایى که بین مردم رایج است: چوب لاى چرخ دستگاه مىگذارد - واقعاً نمىتواند در آن تریبون به آن عظمت حضور پیدا کند؛ او نباید وارد مجلس بشود.4/12/1370
11) آن کسانى که واقعاً رفتار و اعمال و گفتار آنها حاکى از این است که براى خاطر هر انگیزهیى - یا به انگیزههاى سیاسى، یا به انگیزههاى شخصى و خصلتى - با نظام مقابله دارند، اینها نباید وارد مجلس بشوند. 4/12/1370
12) انسان کسانى را مىبیند که وقتى در تریبونى قرار مىگیرند، از آن تریبون براى فتنهگرى استفاده مىکنند؛ برایشان خلاف واقع گفتن و دروغ گفتن، بلکه مردم را بناحق تهییج کردن، حق را باطل و باطل را حق جلوه دادن، اهمیتى ندارد! واقعاً اگر چنین کسانى باشند، باید جلوى آنها را گرفت و نباید گذاشت به مجلس راه پیدا کنند. 4/12/1370
13) اگر بعضى از نمایندگان، به خاطر این که اهل حوزه انتخابیه خوششان بیاید، پیشنهادى بکنند و بگویند فلان جا فلان چیز را بسازید که دولت الان آمادگى و بودجه هم ندارد و در برنامه هم نیست، این کارها مناسب شأن نمایندگى نیست. 29/03/1375
14) بلندگوى مجلس نباید وسیلهیى براى پراکندن سخنان زهرآگین و خاموش کردن فروغ امید در دلهاى مردم و بدبین کردن آنان به دولت یا مجلس یا دیگر مسؤولان بخشهاى گوناگون کشور باشد. این ملت آگاه و هشیار و خون داده و رنج کشیده، اگر دیدند عنصر وابستهاى به مجلس راه یافته است، دست دراز مىکنند و او را از مجلس بیرون مىاندازند 28/01/1375
15) خطاست اگر نمایندهاى بیاید در تریبون باز مجلس بایستد؛ بدون توجه به اقتضائات مالى و بودجهاى، بدون توجه به اولویتها، بدون توجه به برنامههایى که مجلس قاعدتا باید آنها را تصویب کند، سنگى بیندازد که «آقا، بیایید این کار را براى حوزهى انتخابیهى من بکنید». قصدش هم این باشد که به مردم آنجا بگوید «ببینید! من براى شما کار مىکنم!» خطاست اگر خیال کنیم که این کار، در جلب محبت مردم نسبت به او اثر خواهد کرد. 20/03/1371
16) باید مراقب بود که آدمهاى اهل سوء استفاده و بىاعتقاد به رسالت انقلابى و مسؤولیت نمایندگى و کسانى که مىخواهند وارد مجلس شوند فقط براى اینکه سوء استفادهاى بکنند یا خداى نکرده خرابکارىاى انجام دهند، وارد مجلس نشوند. 14/11/1374
17) در این مجلس، دور شدن از فضایل و پایبند شدن به اغراض شخصى و گروهى و آلوده شدن به هوىهاى سیاسى و نفسانى، از هرکس که باشد، مردود و محکوم است . 18/10/1368
سلام مطلب عالی بود