با ولایت

رهسپاریم با ولایت تا شهادت

با ولایت

رهسپاریم با ولایت تا شهادت

مجالس حسینی محبت به اهل بیت (ع) و معرفت‌ها را افزایش دهند

مجالس حسینی محبت به اهل بیت (ع) و معرفت‌ها را افزایش دهند

مجالس عزادارى حسینى باید از سه ویژگى برخوردار باشد؛ 1. تقویت محبت به اهل بیت(ع)2. معرفت بیشتر و واضحتر نسبت به عاشورا 3. افزایش ایمان و معرفت دینى در مردم‏.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سپاه انصارالحسین(ع) به نقل از خبرگزاری فارس، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در سخنرانی‌های روشنگرانه‌شان درباره محرم و قیام حسینی به نکات دقیقی اشاره فرموده‌اند و معتقدند: اگر ملت اسلام، امام حسین(ع) را براى خود الگو قرار دهد، از همه موانع و مشکلات عبور خواهد کرد.
گزیده‌ای از سخنان رهبر معظم انقلاب در این باره در پی می‌آید:

نعمتِ بزرگِ مجالسِ عزا و محرّم و عاشورا

 یکى از بزرگترین نعمت‌ها، نعمت خاطره و یاد حسین‏بن‏على(ع)، یعنى نعمتِ مجالسِ عزا و محرّم و عاشورا براى جامعه شیعىِ ما است. هم مردم و هم روحانیون، باید از این نعمت استفاده کنند. استفاده مردم این است که به مجالس عزادارى سیدالشهداء(ع) دل ببندند و این مجالس را - در سطوح مختلف - هر چه مى‏توانند بیشتر اقامه کنند. مردم باید مخلصانه و براى استفاده، در مجالس عزادارى حسینى شرکت کنند؛ نه براى وقت‏گذراندن یا به صورت عامیانه‏اى؛ فقط به عنوان ثواب اُخروى که نمى‏دانند این ثواب اُخروى از کجا مى‏آید؟ همه باید در این مجالس شرکت کنند، قدر مجالس عزادارى را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً، این مجالس را وسیله‏اى براى ایجاد ارتباط هر چه محکم‏تر میان خودشان و حسین‏بن‏على(ع) و خاندان پیغمبر(ص) و روح اسلام و قرآن قرار دهند.(13)13) 17/3/1373

سه عنصر در حرکت امام حسین(ع)
 سه عنصر در حرکت حضرت ابى‏عبدالله(ع) وجود دارد؛ عنصر منطق و عقل، عنصر حماسه و عزت و عنصر عاطفه.
 1. منطقِ «اقدام»
 عنصر منطق و عقل در این حرکت، در بیانات آن بزرگوار متجلى است؛ قبل از شروع این حرکت، از هنگام حضور در مدینه تا روز شهادت. این بیانات نورانى، بیان‏کننده یک منطق مستحکم است. خلاصه این منطق هم این است که وقتى شرایط وجود داشت و متناسب بود، وظیفه مسلمان، «اقدام» است؛ اقدام، در عالى‏ترین مراحل، خطر داشته باشد یا نداشته باشد. بالاترین خطر، آن است که انسان، جان خود و عزیزان و نوامیس نزدیک خود - همسر، خواهر، فرزندان و دختران - را در طبق اخلاص بگذارد و به میدان ببرد و در معرض اسارت قرار دهد. دنیا نباید جلوى انسان را بگیرد، ملاحظه‏کارى و محافظه‏کارى نباید مانع انسان شود، لذت و راحت و عافیتِ جسمانى نباید مانع راه انسان شود، انسان باید حرکت کند. اگر حرکت نکرد، ارکان ایمان و اسلام او بر جا نیست.
 2. حماسه؛ مجاهدت عزتمند
 عنصر دوم، حماسه است، یعنى این مجاهدتى که باید انجام بگیرد، باید با عزت اسلامى انجام بگیرد، چون «ان العزة لله و لرسوله و للمؤمنین». مسلمان در راه همین حرکت و این مجاهدت هم، بایستى از عزت خود و اسلام حفاظت کند. در اوج مظلومیت، چهره را که نگاه مى‏کنى، یک چهره حماسى و عزتمند است. همان جایى هم که حسین‏بن‏على(ع) یک شب را مهلت مى‏گیرد، عزتمندانه مهلت مى‏گیرد، همان جایى هم که مى‏گوید: «هل من ناصر»، استنصار مى‏کند، از موضع عزت و اقتدار است، آن جایى که در بین راه مدینه تا کوفه، با آدم‏هاى گوناگون برخورد مى‏کند و با آن‏ها حرف مى‏زند و از بعضى از آن‏ها یارى مى‏گیرد، از موضع ضعف و ناتوانى نیست، این هم یک عنصر برجسته دیگر است.
 3. عاطفه‏
 عنصر سوم، عاطفه است، یعنى هم در خود حادثه و هم در ادامه و استمرار حادثه، عاطفه، یک نقش تعیین‏کننده‏اى ایجاد کرده است که باعث شد مرزى بین جریان عاشورایى و جریان شیعى با جریان‏هاى دیگر پیدا شود. حادثه عاشورا، خشک و صرفا استدلالى نیست، بلکه در آن، عاطفه با عشق و محبت و ترحم و گریه همراه است. قدرت عاطفه، قدرت عظیمى است، لذا ما را امر مى‏کنند به گریستن، گریاندن و حادثه را تشریح‏کردن. زینب کبرى(س) در کوفه و شام، منطقى حرف مى‏زند، اما مرثیه مى‏خواند، امام سجاد(ع) بر روى منبر شام، با آن عزت و صلابت بر فرق حکومت اموى مى‏کوبد، اما مرثیه مى‏خواند. این مرثیه‏خوانى تا امروز ادامه دارد و باید تا ابد ادامه داشته باشد تا عواطف متوجه بشود. در فضاى عاطفى و در فضاى عشق و محبت است که مى‏توان خیلى از حقایق را فهمید که در خارج از این فضاها نمى‏توان فهمید.(5/11/1384)

معناى قیام حسینى و عزادارى زمان ما
 ملت عزیز ما در ایام محرم و صفر باید روح حماسه را، روح عاشورایى را، روح نترسیدن از دشمن را، روح توکل به خدا را، روح مجاهدت فداکارانه در راه خدا را در خودشان تقویت بکنند. از امام حسین(ع) مدد بگیرند. این مجالس عزادارى براى این است که دلهاى ما را با حسین‏بن‏على(ع) و اهداف آن بزرگوار نزدیک و آشنا بکند، راه آن‏ها را فرابگیریم.
 یک ملت باید از حسین‏بن‏على(ع) درس بگیرد، یعنى از دشمن نترسد؛ به خود متّکى باشد، به خداى خود توکّل کند، بداند که اگر دشمن، با شوکت است، این شوکت، ناپایدار است، بداند اگر جبهه دشمن، به ظاهر گسترده و قوى است، اما توان واقعى‏اش کم است.(10/4/1371)
 جهت‏گیرى در عزادارى امام حسین(ع) باید به این نحو باشد: گسترش تبیین، بیان، آگاه‏سازى، محکم‏کردن ایمان مردم، روح تدین را در مردم گسترش‏دادن، روح شجاعت و غیرت دینى را در مردم زیادکردن، حالت بى‏تفاوتى و سکر و بى‏حالى را از مردم گرفتن، این‏ها است معناى قیام حسینى و بزرگداشت عزادارى امام‏حسین(ع) در زمان ما.(19/10/1386)
 اگر ملت اسلام، نام و یاد (امام) حسین(ع) را زنده نگه بدارد و آن را براى خود الگو قرار بدهد، از همه موانع و مشکلات عبور خواهد کرد. لذا است که ما در انقلاب اسلامى، در نظام جمهورى اسلامى از صدر تا ذیل، همه - مردم، مسؤولین، بزرگان، شخص امام بزرگوار ما(ره) - بر روى مسأله امام حسین(ع) و مسأله عاشورا و همین عزاداریهاى مردمى تکیه کردند و جا دارد.(19/10/1386)

مجالس عزادارى سنتى؛ تقرّبِ بیشترِ مردم به دین‏
 عزادارى‏هاى سنّتى باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین مى‏شود. عزاداریهاى سنتى مردم را به دین نزدیک مى‏کند. این که امام(ره) فرمودند: «عزادارى سنتى بکنید»، به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزادارى نشستن، روضه‏خواندن، گریه‏کردن، به سروسینه زدن و مواکب عزا و دسته‏هاى عزادارى به راه انداختن، از امورى است که عواطف عمومى را نسبت به خاندان پیغمبر(ع) پرجوش مى‏کند و بسیار خوب است.(17/3/1373)
 
مجالس حسینى باید از سه ویژگى برخوردار باشد
 به اعتقاد بنده، مجالس عزادارى حسینى باید از سه ویژگى برخوردار باشد؛
 1. تقویت محبت به اهل بیت(ع)
 اوّلین ویژگى باید این باشد که چنین مجالسى، محبّت به اهل بیت(ع) را زیاد کنند، چون رابطه عاطفى، یک رابطه بسیار ذى‏قیمت است. شما روحانیون باید کارى کنید که محبّت شرکت‏کنندگان در مجالس مذکور، روزبه‏روز نسبت به حسین‏بن‏على(ع)، خاندان پیغمبر(ص) و مناشى‏ء معرفت الهى بیشتر شود.
 اگر شما خداى ناکرده در مجالس مذکور، وضعى را به‏وجود آورید که مستمع یا فرد بیرون از آن فضا، از لحاظ عاطفى به اهل‏بیت(ع) نزدیک نشد، بلکه احساس دورى و بیزارى کرد، نه فقط چنین مجالسى فاقد یکى از بزرگترین فواید خود شده، بلکه به یک معنا مضّر هم بوده است.
 2. معرفت بیشتر و واضحتر نسبت به عاشورا
 ویژگى (دیگرى) که باید در این مجالس به وجود آید، این است که مردم نسبت به اصل حادثه عاشورا، معرفت روشنتر و واضحترى پیدا کنند. این‏طور نباشد که ما در مجلس حسین‏بن‏على(ع) به منبر برویم یا سخنرانى کنیم، اما موضوع سخنرانى، حضّار آن مجلس - اعم از جوان و غیرجوان و زن و مردِ اهل فکر و تأمّل - را به این فکر فرو ببرد که ما به این مجلس آمدیم و گریه‏اى هم کردیم، اما براى چه؟ قضیه چه بود؟ چرا باید براى امام حسین(ع) گریه کرد؟ اصلا چرا امام حسین(ع) به کربلا آمد و عاشورا را به وجود آورد؟ بنابراین، به عنوان منبرى یا سخنران، باید به موضوعاتى بپردازید که جوابگوىِ چنین سؤالاتى باشد. باید نسبت به اصلِ حادثه عاشورا، معرفتى در افراد به‏وجود آید.
 3. افزایش ایمان و معرفت دینى در مردم‏
 سومین ویژگى لازم در این مجالس، افزایش ایمان و معرفت دینى در مردم است. در چنین مجالسى باید از دین، نکاتى عنوان شود که موجب ایمان و معرفتِ بیشتر در مستمع و مخاطب گردد، یعنى سخنرانان و منبرى‏ها، یک موعظه درست، یک حدیث صحیح، بخشى از تاریخ آموزنده درست، تفسیرِ آیه‏اى از قرآن یا مطلبى از یک عالم و دانشمندِ بزرگ اسلامى را در بیانات خود بگنجانند و به سمع شرکت‏کنندگان در این مجالس برسانند.
 اگر در روضه‏خوانى و سخنرانى یا سایرِ مطالبِ بیان‏شده، نکته‏اى روشنگر یا حداقل اشاره‏اى به این معنا نباشد، یک رکن از آن سه رکنى که عرض شد، کم و ناقص خواهد بود، یعنى ممکن است مجلس مذکور، فایده لازم را ندهد و ممکن هم هست خداى ناکرده در بعضى از فروض، ضرر هم بکنیم.(17/3/1373)

قمه‏زدن؛ وسیله تبلیغ بر ضد دین‏
 کسى که با مسائل شوروى سابق و بخشى که شیعه‏نشین است - جمهورى آذربایجان - آشنا بود، مى‏گفت: آن وقتى که کمونیستها بر آذربایجانِ شوروىِ سابق مسلط شدند، همه آثار اسلامى را از آن جا محو کردند، مثلا مساجد را به انبار تبدیل کردند، سالنهاى دینى و حسینیه‏ها را به چیزهاى دیگرى تبدیل کردند و هیچ نشانه‏اى از اسلام و دین و تشیع باقى نگذاشتند، فقط یک چیز را اجازه دادند و آن، قمه‏زدن بود!
 دستورالعمل رؤساى کمونیستى به زیردستان خودشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند، نمازِ جماعت برگزار کنند، قرآن بخوانند، عزادارى کنند، هیچ کار دینى نباید بکنند، اما اجازه دارند قمه بزنند! چرا؟ چون خودِ قمه‏زدن، براى آن‏ها یک وسیله تبلیغ بر ضد دین و تشیع بود. بنابراین، گاهى دشمن از بعضى چیزها، این‏گونه علیه دین استفاده مى‏کند. هر جا خرافات به میان بیاید، دین خالص بدنام خواهد شد.( 1/1/1376)

نَفَس المهمومِ محدّث قمى را از رو بخوانید
 اگر براى ذکر مصیبت، کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمى» را باز کنید و از رو بخوانید، براى مستمع گریه‏آور است و همان عواطفِ جوشان را به وجود مى‏آورد. چه لزومى دارد که ما به خیال خودمان، براى مجلس‏آرایى کارى کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعى‏اش دور بماند؟!(17/3/1373)

منبع : پایگاه اطلاع رسانی سپاه انصار الحسین(ع) همدان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد